معنی واحد شمارش توپ
حل جدول
عراده
واحد شمارش توپ جنگی
عراده
واحد شمارش مغازه
دکان
واحد شمارش کاغذ
رول
برگ
واحد شمارش چارپایان
راس
واحد شمارش قند
حبه
واحد شمارش کتاب
جلد
واحد شمارش لباس
دست
واحد شمارش چاقو
تیغه
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
توپ توپ. (ق مرکب) بمعنی فوج فوج یعنی بسیار. (غیاث اللغات). || بسته بسته، چون: توپ توپ پارچه. توپ توپ سنجاق. توپ توپ سوزن، بمعنی فراوان پارچه و سنجاق و سوزن. رجوع به توپ شود.
گویش مازندرانی
توپ که سلاحی است، واحد بسته های پارچه، وسیله ی بازی، توپ...
معادل ابجد
1268